تولد 7ماهگی
عزیزم اگه می بینی عکها رو جابجا یا خیلی دیر می دارم اولیش بخاطر اینخ که بابایی عکسا رو جابجا به من می ده و دومیش بخاطر اینه که تو وقتی برام نمی ذاری الانم ساعت ١٢ و نیم شبه تو خوابیدی و من خیلی خسته ام ولی تنها زمانی که می تو نم برات بنویسم الانه... جشن تولد ٧ ماهگیت هم مثل همیشه به خوبی و خوشی گذشت یه شب خوی که به بهانه آناهیتا دور هم جمع شدیم و کیک شکلاتی بی بی خوردیم... ...
نویسنده :
الهه
0:13